بخش اول
- همچنین هیپنوتیزم اریکسونی در متد دگرهیپنوتیزم و خودهیپنوتیزم قابل اجرا است. از فواید هیپنوتیزم میتوان درمان بسیاری از ناراحتیهای روانی را نام برد. بهخصوص در هنگام خودهیپنوتیزم، که شخص میتواند بهوسیلهٔ تلقین، تغییرات مثبتی را در کردار و روحیات خود پدیدآورد. البته خود هیپنوتیزم دارای خطراتی هم هست؛ به این صورت که اگر بدون آگاهی و اطلاعات کافی و با روشهای نادرست انجام پذیرد، میتواند اثرات بسیار مخربی بر روی روان انسان به دنبال داشته باشد.[۳]و بیوکینزیررا هم شامل میشود
ب
همچنین هیپنوتیزم اریکسونی که در متد ان ال پی مورد استفاده قرار میگیرد نیز یکی از روشهای القاء خلسه و درمان است. در سالهای اخیر استفاده از این نوع هیپنوتیزم در بین درمانگران رواج یافتهاست. در این روش عامل (درمانگر) با استفاده از پیامهای دوپهلو و قصه درمانی در جهت منحرف کردن ذهن ناخودآگاه سوژه (درمانجو) عمل میکند. این نوع هیپنوتیزم در موج ذهنی آلفا (۴–۷ هرتز) اتفاق میافتد. از نظر میلتون اریکسون این نوع هیپنوتیزم همانند کامل کردن یک مکعب روبیک بوده و همکاری بین درمانگر و سوژه را طلب میکند. همچنین در مواردی مانند کمرنگ کردن خاطرات ناگوار، رفع فوبیا و اختلال وسواس فکری-عملی کاربرد دارد.[۱۰]
سه فاکتور مهم در هیپنوتیزم عبارتند از تمرکز فوقالعاده فکر، انفکاک و تجزیه (جدا شدن ذهنی از محیط پیرامون)، تلقین (چرا که اساس هیپنوتیزم تلقین به نفس است).
میتوان گفت هیپنوتیزم = تمرکز + اعتقاد + انتظار + تصور + ارتباط
برای انجام موفقیتآمیز دیگر هیپنوتیزم باید هفت گام زیر به صورت متوالی و دقیق اجرا گردد:
- مناظره اولیه، بهتر آماده کردن ذهن بیمار یا pretalk
- انجام آزمونهای هیپنوتیزم از تکنیکهای عمیقسازی مثل آزمون چشم اشپیگل
- کانونی کردن توجه (تمرکز ذهن)
- القای خواب هیپنوتیزم
- استفاده از تکنیکهای عمیق سازی
- تسهیل پاسخهای ناخودآگاه
- تصدیق خلسه، ارائه تلقینهای بعد از هیپنوتیزم و خروج از خلسه.[۳]
روشهای مختلفی برای انجام هیپنوتیزم وجود دارد. اولین کسی که در این زمینه مانیه تیزم کرد مسمر بود و طرف داران آن را مسمریسم مینامیدند. مسمر با تمرکز و توجه و مهمتر از همه انتظار در بیماران آنها را در خلسه قرار میداد. بعد از او روانشناسان دیگر به این کار پرداختنند ولی کاری که مسمر میکرد هیپنوتیزم نبود
هنگام استفاده از واژهٔ مناسب خلسه دقت شود مطالب با موهومات اشتباه نشود. هرچند لفظ خلسه از لفظ trance که از بهت و ترس احتمالاً میآید بهتر باشد؛ و خلسهٔ عرفانی و احساس خروج روح از بدن احتمالاً از هیپنوز جدا نیست. (فرزان کمالی نیا) المان برای هیپنوز چند مرحله تصور میکند – وقتی فقط چشمها را میبینیم حالت هیپنوئیدال است بعد وارد فازهای عمیقتر میشویم و یکی از فازهای عمیق هیپنوتیزم به نام سمنامبولیسم نام دارد (سمنامبول خدای خواب در یونان است) – از هیپنوز در age regration یعنی بازگشت به سنین عقبتر (پس روی سنی) و حتی چند صد سال قبل و پیشروی سنی استفاده میشود البته بازگشت چندصد سال به عقب لزوماً مؤید تناسخ نیست و این مسایل در حد تئوری است و دقیق نیست. استفاده از هیپنوز در اعتراف گرفتن از زندانیها و دروغ سنجی معتبر نیست. هرچند گاهی نتایج مفید علم و گاهی نتایج نادرست میدهد. بهطور کلی خیلی نمیتوان به این مطالب اعتبار کرد.
روشهای مختلفی برای القای هیپنوز وجود دارد. روش تثبیت چشم – روش کیاسون- روشpmr یا شل کردن پیشروندهٔ عضلانی (میراث هیپنوز اریکسونی)- و… از هیپنوز برای کنترل درد و درمان چاقی و… استفاده میشود البته هیپنوز مفید است ولی معجره نمیکند. کودکان ۸ تا ۱۲ سال بهتر هیپنوز میشود و در سنین بالای ۶۵ هپینوتزیمپذیری کم میشود. افراد از لحاظ هیپنوتیزمپذیری ۴ گروهند. ۷درصد که نباید هیپنوز شوند یا هیپنوز نمیشوند نظیر عقب ماندگان ذهنی- هفت درصد دیونیسین هستند و استعداد بالایی در هیپنوز دارند. ۲۰ درصدآپولونین بوده به سختی هیپنوز میشوند؛ و درصد بالایی ادیسین هستند یعنی در اواسط طیف hypnotismability قرار دارند.
هیپنوز دو گونهاست هیپنوز سمپاتیک که با تحریک است و در رقصهای برخی بومیان آفریقا و سرخپوست و مناطق مختلف حتی جنوب ایران در واقع از این روشها استفاده میشود(رضا جمالیان) و هیپنوز پاراسمپاتیک که تون پاراسمپاتیک و آرامش را بالا میبرد. در هیپنوز برای هنگ کردن وبای پس نمودن و عبور از کریتیکال فاکولته یا کریتیکال فاکتور یا جاجمنت فاکتور و ضمیز خودآگاه و رسیدن به ضمیر ناخودآگاه از روشهای مختلف از جمله کانفیوژن و… استفاده میشود.